ساختمان سرنوشتتو خودت مهندسی کن
![www.miadgah.org مهندسیِ طراحیِ سرنوشت](http://www.miadgah.org/pic/files/nze23qo8ih5z8p30na53.gif)
صبر نکنید تا که وقتش برسد؛ همین حالا هم، میتوانید زندگی کنید. گاهیوقتها، با سرسختی کردن، روی سختیها را ـ همـ باید کم کرد.اصلاً ، شما برای همین بهدنیا آمدهاید! هیچوقت، دیر نیست.
همین حالا هم ـ که در آنیم ـ آری همین لحظه و نقطهای که در آن بهسر میبریم، بهترین و سرخوشانهترین فرصت، برای خلقِ دگرگونیهاست. فرصتها را باید ساخت؛ فرصتها را باید خلق کرد! تصمیمسازی و فرصتسازی، برترین ویژگی آدمیست ؛ و گوهر «اختیار» ـکه تنها در جوهرهی آدمیزادگانستـ برای همینست که انسان ، هروقت که بخواهد، بتواند تغییر کند ؛ و هروقت که بخواهد، بتواند تغییر دهد!... یادگرفتن، تغییر کردنست و یاددادن، تغییردادن. هیچوقت برای تغییر و دگرگونی، دیر نیست.
«سرگذشت» را میشود از سر گرفت؛
و «سرنوشت» را میشود از سر نوشت:
ساقی! بیا که یار ز رُخ پرده برگرفت / کارِ چراغِ خلوتیان، باز، درگرفت
آن شمعِ سرگرفته، دگر، چهره برفروخت / وین پیر سالخورده، جوانی ز سرگرفت
بارِ غمی که خاطرِ ما خسته بود از او / عیسا دَمی، خُدا بفرستاد و برگرفت
زین قصّه، هفت گنبدِ افلاک پُرصداست / کوتهنظر نگر که سخن مختصر گرفت!
«حافظ»
جان و جهان، چشمبهراهِ فرصتسازی و تصمیمآفرینی و طراحیهای مناسب و کارساز شماست . «فرصت نداشتن»، بهانهی همیشگیِ آدمهای معمولیست. اما حقیقت اینست که فرصت، از جنس «داشتن و نداشتن» نیست؛ از جنس «خلاقیت» و «نوآفرینی»ست. این، خود شما هستید که باید فرصتها را خلق کنید. جهان، گوشبهزنگِ مهندسیِ تصمیم و طراحی و برنامهریزی شماست. اصلاً مهم نیست که در چه موقعیت و مناسبتی بهسر میبرید. مهم نیست که سالخورده هستید یا جوان؛ مهم نیست که بازنشستهاید یا شاغل... اینها، همه نسبیست و هیچ نقشی در طرح و چشمانداز و دورنمایِ کلاننگرانهی شما ندارد! مهم اینست که «زندگی»تان را در نهایتِ «آرامش» و «اختیار»، در اختیار خویش درآورید.
انتظار شما از هستی و حیات، چیست؟
و طرح و تعبیرتان از طراحی سرنوشت، کدام است؟
سرنوشت، یک سفر است؛ سفری دیگرگون و فراگیر. و گفتن ندارد که ـالبتهـ هر سفری، نقشهی راه هم میخواهد. سفر سرنوشت، بزرگراهِ بلندش را زیر پایتان گسترانیده است. مهندسی طراحی سرنوشت،خصوصیت و تخصص کمی نیست. معجزههایی فراوان در راه است؛ معجزههای فراوانی، معجزههای زندگانی... منتظر کفشهایتان هم نمانید. یکبار هم که شده، سبکبار و مصمّم ـحتی با پاهای برهنه ـ همین حالا، بهراه بیفتید. «سبکباران»، آنقدرها هم شیوههای «سایهسنگینان» را جدی نمیگیرند!
تهیه شده توسط: مجله شادکامی و موفقیت، دکتر ابوالقاسم حسینجانی